۷۱۴
هرچه خواري از عرب داريم
(همسرايي)
مگو تو از خَـفِـگي تـا عـسـل به لـب داريم
مگو تو از شبِ سردي كه تاب و تب داريم
تـبِ گِــراني و فـقــر و فـلاكــت و خـواري
كه هـديه از ايـن دولتِ عـرب نسب داريم
چه ارمغاني ازين به؟ كه دين ما عربيست
بهشت و دوزخ از اين دينِ پُر شُعَب داريم
كـيـان و عـزّت ما از طُفـيلِ اين دين است
اگـر چـه عـقـده ز لـفـظِ كــجِ عـرب داريـم
نديده اي به جهان سر فراز از اين ديـنـيـم
بساط شور وشادي و عيش و طرب داريم
چه افـتـخـار بـه از اين كـه بوجه يِ كشور
نــثـارِ مـوصـل و سـوريـه و حـلـب داريم؟
اگـر كـه مــلّــت مـا از گـرسـنــگـي مُـردنـد
ولـيك مـجلـسِ بي لـهـو و بي لـعـب داريم
كه گفته است كه دزدي و اختلاس اينست
مگر نه اينكه ز هر كـشـوري طـلـب داريم؟
درآمــدِ وَطـن أر خـرج ايـن و آن كـــرديــم
چه باك تـا كه بـوشَـنَـب و بـولَـهـب داريم؟
مزاح و شوخي و تسخُر بـهِـل كنار عـبـدي!
بگو چـه بـهـرِ اين شكمِ بي صَحَـب داريـم؟
هـر آنچه فتنه و بدبختي و فلاكت هـسـت
از اين عرب و كيشِ نحسِ اين عرب داريم
عبدي_نعمتي_فداغي